RSS Home

۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

مناظره ی شیرین و فرهاد

شکر لب گفت این میل از کجا خاست
بگفت از یک دو حرف آشنا خاست

بگفتش کآن چه حرف آشنا بود
بگفتا مژده ای چند از وفا بود

بگفت از گلرخان بیند وفا کس
بگفت این آرزو عشاق را بس

بگفت این عشق بازان خود کیانند
بگفتا سخت قومی مهربانند

بگفتش تا کی است این مهربانی
بگفتا هست تا گردند فانی

بگفتا چون فنا گردند عشاق
بگفتا همچنان باشند مشتاق

بگفتش نخل مشتاقی دهد بار
بگفت آری ولی حرمان بسیار

بگفتا درد حرمان را چه درمان
بگفتا وای وای از درد حرمان

بگفتش لاف عشق و ناله بی جاست
بگفتا درد حرمان ناله فرماست

بگفت از صبر باید چاره سازی
بگفتا صبر کو در عشق بازی

بگفت از عشق بازی چیست مقصود
بگفتا رستگی از بود و نابود

بگفتش می توان با دوست پیوست
بگفت آری اگر از خود توان رست

بگفتش وصل به یا هجر از دوست
بگفتا آن چه میل خاطر اوست
« فرهاد و شیرین - وحشی بافقی »

2 نظرات:

عطیه گفت...

chera looke bad shans?
chera omadi inja ?blogfa safash bishtare ha !

هیولا مَیولا گفت...

سلام.
معماری تهران مرکز، قشم... پولش رو داری؟ تهران مرکز خیلی گرون تموم می‌شه ها. اونم معماریش.
قشم هم که خیال می‌کنی آسونه درس خوندن توی دانشگاه آزادش، ولی فقط خیال می‌کنی! و تازه فکر نکنم قانون بومی‌گزینی زیاد بهت اجازه‌ی مانور دادن رو تو انتخاب‌هات بده. پس شانس‍هات رو ازدست نده و منطقی فکر کن.
مهم‌ترین و اصلی‌ترین موضوع تنها یک چیزه: """واقع‌بینی"""
به‌هیچ وجه با "تخیل" و "می‌دونم می‌شه" و نظایر تصمیم نگیر.
و از همین باب خوبه که همه‌ی شهرا رو دوروبرِ شهرِ خودتون زدی حداقل.
چقدر روی معماری تمرکز داری؟ عمران هم بزن دیگه. معماری رو اصلن تا چه حد می‌شناسی؟ واحداشون رو می‌دونی چین و بازارکار و... خیلی مهمن پسر ها جدن خیلی مهمه دونستن این‌ها.
خلاصه اینکه اون چندتا عامل فراموشت نشه. این پیشنهاده من بود دیگه ریش و قیچی دستِ خودتِ علیرضا جان (-:)
پیشنهاده مهم‌ترم اینه که تمرکزت رو بزار روی دانشگاهِ سراسری که سراسریِ معماری همین شهرها رو که زدی بیاری و از زندگیت لذت ببری.

(خصوصی و غیرخصوصی‌ِ نظر رو خودت می‌دونی :-)