RSS Home

۱۳۸۸ بهمن ۲۹, پنجشنبه

نور به قبرت بباره آنتوان!

...روباه گفت:
« جز با چشم دل، هیچ چیز را چنان که باید نمی شود دید. نهاد و گوهر را چشم سر نمی بیند. »
شهریار کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد: نهاد و گوهر را چشم سر نمی بیند.
روباه گفت:
« ارزش گل تو، به قدر عمریست که به پاش صرف کرده ای. »
شهریار کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد: به قدر عمریست که به پاش صرف کرده ام.
روباه گفت: « آدم ها این حقیقت را فراموش کرده اند، اما تو نباید فراموشش کنی. تو تا زنده ای نسبت به آنی که اهلی کرده ای مسئولی. تو مسئول گلتی... »
شهریار کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد: "من مسئول گلمم".


پ.ن: بنده خدا توو اقیانوس سقوط کرد! (آنتوان دو سنت اگزوپری)

0 نظرات: