می خواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
آن کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
روزی نیچه به شکوه گفته بود "این که امروزه همه می توانند بخوانند و بنویسند نه خواندن و نوشتن که اندیشه را بر باد خواهد داد"؛ سخنی غریب بود برای من که همیشه از مزایای خواندن و نوشتن شنیده بودم.
امروز دریافتم که شکوه ی نیچه از آن بوده است که در اعصار گذشته صاحب اندیشه خود به ابراز آن می پرداخته و اهل خرد گرد وی را میگرفتند حال آن که در این روزگار هر کس سخن اندیشمندی را خوانده خود را صاحب اندیشه جا زده و پس از جلب نظر دیگران به این شبه اندیشمندان، جملگی در رکاب وی به ناکجاآباد سرازیر گشته و شکلگیری بنیانهایی ناپخته را به دنبال داشته است.
به زبان امروزیتر سخن نیچه را میتوان این گونه تعبیر کرد که به قول دوستی "به لطف کپی پیست همه فیلسوف و طناز شده اند". میگوییم حال که همه روشنفکر و ادیب گشته اند، بگذار ما بی ادب باشیم، بگذار ما بی هنر باشیم، بگذار ما عقب افتاده باشیم...
آن کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
روزی نیچه به شکوه گفته بود "این که امروزه همه می توانند بخوانند و بنویسند نه خواندن و نوشتن که اندیشه را بر باد خواهد داد"؛ سخنی غریب بود برای من که همیشه از مزایای خواندن و نوشتن شنیده بودم.
امروز دریافتم که شکوه ی نیچه از آن بوده است که در اعصار گذشته صاحب اندیشه خود به ابراز آن می پرداخته و اهل خرد گرد وی را میگرفتند حال آن که در این روزگار هر کس سخن اندیشمندی را خوانده خود را صاحب اندیشه جا زده و پس از جلب نظر دیگران به این شبه اندیشمندان، جملگی در رکاب وی به ناکجاآباد سرازیر گشته و شکلگیری بنیانهایی ناپخته را به دنبال داشته است.
به زبان امروزیتر سخن نیچه را میتوان این گونه تعبیر کرد که به قول دوستی "به لطف کپی پیست همه فیلسوف و طناز شده اند". میگوییم حال که همه روشنفکر و ادیب گشته اند، بگذار ما بی ادب باشیم، بگذار ما بی هنر باشیم، بگذار ما عقب افتاده باشیم...
0 نظرات:
ارسال یک نظر