پرده ی پندار میباید درید
توبه ی زهاد میباید شکست
میگویند حافظ قرآن را به 14 روایت میخوانده پس ورا چه شده است که دیوانش لب به لب از می خواری و معشوقه بازی ست؟ هر کسی از ظن خود تعبیری دارد اما میخواهم تعبیری را از منظر جامعهشناسی تاریخی بازگو کنم که در نظرم راستتر مینماید: روزگار حافظ عصر ریا بود و تزویر و بر این مدعا هم شاهد بسیار از بیتهای خود اوست. آن دوران بیشباهت به دهه ی پس از انقلاب نیست، جامعه ی اسلامی تثبیت گشته بود و صداهای مخالف خوابیده بود (حال آن که آن چه در گذشته سده ها به طول میانجامید امروز طی دههای پرداخته میشود و در آینده نیز دگرگونیها با شتاب بیشتری رخ خواهد داد.). مقتضای آن دوران چه به جبر حکومت و چه به طمع مال و مکنت آن بود که خود را هر چه مسلمانتر بنمایی و اصل هم نه مسلمانی که همین نمایش بود؛ آن روز که ریشها بلند شد و ریشهها کوتاه، آن روز که زبان عربی شد و دلها عنبی، حافظ فریاد برآورد که زبان عنبی کنید و دلها عربی...
توبه ی زهاد میباید شکست
میگویند حافظ قرآن را به 14 روایت میخوانده پس ورا چه شده است که دیوانش لب به لب از می خواری و معشوقه بازی ست؟ هر کسی از ظن خود تعبیری دارد اما میخواهم تعبیری را از منظر جامعهشناسی تاریخی بازگو کنم که در نظرم راستتر مینماید: روزگار حافظ عصر ریا بود و تزویر و بر این مدعا هم شاهد بسیار از بیتهای خود اوست. آن دوران بیشباهت به دهه ی پس از انقلاب نیست، جامعه ی اسلامی تثبیت گشته بود و صداهای مخالف خوابیده بود (حال آن که آن چه در گذشته سده ها به طول میانجامید امروز طی دههای پرداخته میشود و در آینده نیز دگرگونیها با شتاب بیشتری رخ خواهد داد.). مقتضای آن دوران چه به جبر حکومت و چه به طمع مال و مکنت آن بود که خود را هر چه مسلمانتر بنمایی و اصل هم نه مسلمانی که همین نمایش بود؛ آن روز که ریشها بلند شد و ریشهها کوتاه، آن روز که زبان عربی شد و دلها عنبی، حافظ فریاد برآورد که زبان عنبی کنید و دلها عربی...
0 نظرات:
ارسال یک نظر